نویسنده : علی مهدوی نسب
تاریخ : یکشنبه 91/9/26
نظرات

بـــهــونـــه بـــرای گـــریـــه زیـــاده...
امــا...
امـــان از گـــریـــه هـــای بـــی بـــهـــونــــه...



نویسنده : علی مهدوی نسب
تاریخ : یکشنبه 91/9/26
نظرات

میشه خدا رو حس کرد..



نویسنده : علی مهدوی نسب
تاریخ : یکشنبه 91/9/26
نظرات

در خیابان که می روی، شوری بس عجیب بر پاست!
صف(!) شیرینی فروشی ها شلوغ
میوه فروشی ها شلوغ
فروش انار دون شده بازاری دارد عجیب!
و آجیل فروشی ها نیز هم!



نویسنده : علی مهدوی نسب
تاریخ : یکشنبه 91/9/26
نظرات

خواست تصویری از عشق رسم کند. قلم سیاهش را برداشت و دو دست نیازمند کشید. گفتند عشق را سیاه میبینی؟ گفت: خواستم بهتر دیده شود ... عشق رنگ ندارد



نویسنده : علی مهدوی نسب
تاریخ : یکشنبه 91/9/26
نظرات

دلمان که میگیرد
تاوان لحظه هاییست که دل می بندیم*
"خداوندا"
هرگز کسی را به آنچه که قسمتش نیست عادت نده...



نویسنده : علی مهدوی نسب
تاریخ : یکشنبه 91/9/26
نظرات

جاده ی زندگی نباید صاف و مستقیم باشه
وگرنه خوابمون می گیره ...
دست اندازها نعمتند !
خدایا ! شکرت واسه این همه نعمتی که بهمون دادی !



نویسنده : علی مهدوی نسب
تاریخ : پنج شنبه 91/6/9
نظرات

 

شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری

شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت

زندگی درک همین اکنون است

زندگی شوق رسیدن به همان

فردایی است، که نخواهد آمد

تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

ظرف امروز، پر از بودن توست

شاید این خنده که امروز، دریغش کردی

آخرین فرصت همراهی با، امید است

زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک

به جا می ماند

 

زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ

زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود

زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر

زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ

زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق

زندگی، فهم نفهمیدن هاست

زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازی این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم

پرده از ساحت دل برگیریم

رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم

زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است

وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست

زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند

چای مادر، که مرا گرم نمود

نان خواهر، که به ماهی ها داد

زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم

زندگی زمزمه پاک حیات ست ، میان دو سکوت

زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست

لحظه آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست

من دلم می خواهد

قدر این خاطره را دریابیم.




 
 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز